خداوندا.. من از احساس بيهوده بودن ؛ من از چون حباب آب بودن من از مرگ محبت من از اعدام احساس به دست دوستان دور يا نزديک مي ترسم هم از ماندن مي ترسم هم از رفتن ... من از خود نيز مي ترسم ... . . . که بی پناه تو از ترس میترسم
نظرات شما عزیزان:
من از ماندن چون مرداب مي ترسم
خداوندا...
خداوندا..
خداوندا...
خداوندا... پناهم ده
نوشته شده در شنبه 19 اسفند 1398
ساعت
16:1 توسط نفیسه روشنفکر|
By Ashoora.ir & Night Skin